دسته‌ها
علائم درخور عنایت - مرگ عبداللّه

علائم درخور عنایت – مرگ عبداللّه

۷- مرگ عبد اللّه

الف – « سپاه سفیانی در مسیر خود به عراق وارد قرقیسیا می شود و در آنجا میان عبد اللّه با عبد اللّه جنگ در می گیرد …» [حدیث طولانی است .]

ب – « اگر کسی مرگ عبد اللّه را برای من تضمین کند ؛ من ظهور قائم[عجـّـل اللّه تعالی فرجه الشّریف]را برای او تضمین می کنم ، چون عبد اللّه از دنیا برود دیگر مرد م برای احدی اجتماع نمی کنند و این کار برای احدی جز صاحب شما[عجـّـل اللّه تعالی فرجه الشّریف] هموار نگردد . انشاء اللّه تعالی.»

ج – « هنگامی که مردم در عرفات وقوف کرده اند ؛ سواری که بر وسیله نقلیّه ی تیز تکی سوار است از راه فرا می رسد و مرگ خلیفه ای را خبر می دهد ، فرج آل محمّد [علیهم السّـلام ] و فرج همه ی مرد م در آن هنگام است . »عدّه ای عقیده دارند که منظور از عبداللّه یکی از پادشاهان بنی عبّاس بوده است .در کتاب عصر ظهور آمده است : قبل از هلاکت عبداللّه ، آتشی به رنگ زرد و سرخ در حجاز یا شرق آن آغاز می شود .

ddddd12

بهار 1383

دسته‌ها
علائم قابل توجّه – خروج خراسانی

علائم قابل توجّه – خروج خراسانی

1 – خروج خراسانی

در میان علویّانی که از ایران برای زمینه سازی ظهور خرو ج می کنند دو شخصیّت بزرگوار درخشند گی و شجاعت خاصّی دارند. یکی از آنان سیّد حسنی است. سیّدی زیبا با قدّی بلند و محاسنی پر پشت که انگشتر زیادی به دست می کند و نام شریفش محمّد یا محمّد علی است و البته دارای کرامت است و هر روز به خدمت آقا امام زمان [عجـّـل اللّه تعالی فرجه الشّریف] می رسد وهنگام قیام زره ای بهشتی بر تن می نماید

« ر.ک. پیمان یزد ۸۲/۰۷/۱۹»

و دیگری شعیب بن صالح فرمانده لشکر سیّد حسنی می باشد.

در اینجا احادیثی از کتاب روزگار رهایی می آوریم :

الف- ” پرچم های سیاهی برای نبرد با سفیانی به حرکت در می آیند که میان آن ها جوانی از بنی هاشم است که صورتش چون قرص قمر است و در دست چپش خالی است . در پیشاپیش این سپاه شعیب بن صالح تمیمی است که کلاه های سپاهیانش سیاه است وجامه هایشان سپید. سپاه سفیانی را شکست می دهند و به سوی غرب پیش می روند تا به بیت المقدّس می رسند و زمینه را برای حضرت مهدی [عجـّـل اللّه تعالی فرجه الشّریف] فراهم می کنند.“

ب- ” ما خاندانی هستیم که خداوند به جای دنیا ،آخرت را برگزیده است اهل بیت من بعد از من دچار بلاها ، گرفتاری ها،تبعید ها و جلای وطن ها می شوند تا گروهی از خراسان با پرچم های سیاه حرکت کنند و خیر و صلاح را مطالبه نمایند پس به آن ها داده نمی شود. آن ها نبرد می کنند و پیروز می شوند و به آنچه می خواستند دست می یابند ولی آن را نمی پذیرند بلکه به مردی از عترت من تقدیم می کنند که او جهان را پر از عدل و داد نماید آنچنان که مملوّ از جور و ستم شده است. آگاه باشید هر کس آن ها را د رک کند ،به سوی آن ها بشتابد اگرچه با سینه خیز رفتن از روی برف ها باشد که او مهدی[عجـّـل اللّه تعالی فرجه الشّریف]است.“

ج- ” مردی گند م گون ،چهار شانه و کوسه به نام شعیب بن صالح ، با چهار هزار نفر از ری خروج می کند که در پیش قدم ظهور حضرت مهدی [عجـّـل اللّه تعالی فرجه الشّریف] است. کسی در برابرش ایستادگی نمی کند جز اینکه کشته می شود. “

د- ” مردی ازقزوین خروج می کند که با یکی از پیامبران هم نام است. مشرک و مؤمن به اطاعتش می شتابند. کوه ها را پر از رعب و وحشت می سازد.“

ه- ” سپاهیان خراسان به حرکت در می آیند. شعیب بن صالح تمیمی در طالقان به آن ها می پیوندد . در خوزستان به یک سید موسوی بیعت می شود. پرچمی برای چماق داران کرد فراهم می شود . عرب ها بر سرزمین ارمنی ها و سیکلوب ها غلبه می کنند و هرقل(آسیای صغیر) در برابر فرمانده هان سفیانی تسلیم می شود.“

دسته‌ها
نشانه‌های قابل توجٌه=شعیب بن صالح

نشانه‌های قابل توجٌه=شعیب بن صالح

و- { حدیث ذیل طولانی است و گزیده ای از آن را می آوریم. }

” سپس جوانی خوش اندام از حوالی قزوین و دیلم برای نصرت آل محمّد (علیهم السّلام)خروج می کند و با بانگی رسا و بیانی شیوا پیروان آل محمّد (علیهم السّلام) را ندا می کند: که ای آل محمّد (علیهم السّلام) بانگ ستم دیده غمین را لبّیک گویید. گنجینه های طالقان به او پاسخ مثبت می دهند. چه گنج ها و گنجینه هایی ! که از طلا و نقره نیستند بلکه مردانی فولادین هستند که بر یابو های ابلق سوارند و سلاح های کوتاهی در دست دارند. از شوق و علاقه ای که به جهاد دارند ، جست و خیز می زنند و خود را به سپاه دشمن می زنند ، می جنگند و پیروز می شوند. فرمانده آن ها مردی از تمیم به نام شعیب بن صالح است. بزرگ و کوچک شمشیر به دست گرفته وارد کارزار می شوند. سید حسنی که صورتش چون ماه تابان است،در این نبرد شمشیر می زند و با ستمگران نبرد می کند تا وارد کوفه شود و کوفه را ستاد فرماندهی خود قرار دهد. آنگاه به او خبر می رسد که حضرت مهدی [عجـّـل اللّه تعالی فرجه الشّریف] ظهور فرموده است…“

ز- {شعیب بن صالح} ” جوانی است نورس، زرد و گندمگون ،کوسه و خفیف اللـّحیه ،کسی در برابرش نمی ایستد جز اینکه کشته می شود. اگر با کوه ها درگیر شود از بن بر می کند تا وارد سرزمین قدس شود.او پرچمدار حضرت مهدی [عجـّـل اللّه تعالی فرجه الشّریف]  خواهد بود.“

در کتاب مهدی منتظر [عجـّـل اللّه تعالی فرجه الشّریف]  آمده است:

رایت [پرچم] خراسانی ، رایتی غیر از بیرق های سیاه ابومسلم از خراسان برای تشکیل دولت بنی عباس و غیر از رایت مغول که عاقبت دولت بنی عباس را بر هم زد می باشد و از هر سه در اخبار بسیاری یاد شده است… آنچه به نظر این حقیر(مرحوم حاج شیخ محمد جواد خراسانی ره) می رسد آن است که چند رایت ‹پرچم› از نقاط مختلف شرق قیام خواهد کرد و مجتمع آن ها خراسان است و همه با هم یکی خواهند شد. از خراسان قیام خواهند کرد

توضیح این که مدنی تنکابنی منظور از

طالقان را ٕ تالقان افغانستان می داند

دسته‌ها
علائم قابل توجّه - بنی قنطوره

علائم قابل توجّه – بنی قنطوره

3 – بنی قنطوره

الف ـ ” نزدیک است که سلطنت عرب به دست بنی قنطوره برچیده شود؛ بنی قنطوره قومی هستند با صورتهای پهن، بینی های فرورفته ودیدگان کوچک، صورتهایشان چون سپرهای آهنین است، کفشهای مویی به پا می کنند و در محلّی در نزدیکی سرزمین عرب که از زمین های عربی است فرود آیند که به آنجا وادی لون گفته می شود. عرب ها سخت با آنها درگیر می شوند … ,,    ‹این حدیث طولانی است و ادامه دارد. ›

ب ـ ” نزدیک است که بنی قنطوره شما را از سرزمین های خود از خاک عراق بیرون کنند .,,

ج ـ ” قومی که صورتهای پهن ودیدگان ریزوقیافه های غمباری دارند امّت مرا می رانند و به جزیرة العرب برمی گردانند.این حمله وگریز

سه بار روی می دهد…“

د ـ ” بنی قنطوره  وارد بصره می شوند، در کنار رود دجله فرود می آیند، مرد م سه گروه  می شوند گروهی به پد ران خود می پیوندند،گروهی به سختی می افتند وکفر می ورزند و گروهی خانواده های خود را پشت سر خود قرار می دهند و وارد نبرد می شوند. کشته هایشان شهید است…“

ه ـ ” وای بر زورا(بغداد) از بنی قنطوره گویی با چشم خود می بینم که حریم زنها در زیر پای سواران سپاه لگد مال شده و شعله های آتششان شام راطعمه حریق نموده است، بدا به حال حلب از محاصره آنان. شهرهای شامات در زیر پایشان لگدمال می شود واز شامات جز دمشق و نواحی آن باقی نمی ماند ودشت ودمن از خون مردمان رنگین می شود،سپس با اعلام امن وامان وارد بعلبک می شوند و همه نواحی لبنان را حوادث خونبار فرا می گیرد…“

و ـ” واز بیشترین نشانه ها بنی قنطوره و  سلطه آنها بر عراق و شامات است“

ز ـ ” بنی قنطوره مسلمانان را دنبال می کنند واسبهای خود را به نخلهای خوخا(در نزدیکی مسجد کوفه) می بندند و از آبشخورهای فرات می نوشند. آنان که از خراسان وسجستان می آیند مرد م عراق را به شدت فراری می دهند، آنها شریرانی هستند که مرحمت از دلهایشان گرفته شده است. در میان حیره وکوفه به هرکس برسند می کشند و اسیر می گیرند.“

ح ـ ” وای بر امّت محمد [صلّی اللّه علیه وآله] هنگامی که شهر نشینی را تحمل کنند و بنی قنطوره از رود سیحان بگذ رند واز آب دجله بخورند و به سوی بصره وابّـله تهاجم کنند.“

{ در کتاب روزگار رهایی احادیث فراوانی آمده است که مختصری از آنرا در بالا نقل کردیم ولی در کتاب مرحوم خراسانی حدیثی نیامده است.}

*در مقابل این احادیث و شاید مکمّـل این روایات، احادیث دیگری است که بنی قنطوره را به نحو دیگری معرفی می کند. در کتاب جهان در سیطره صاحب الزّمان(عجـّـل اللّه تعالی فرجه الشّریف) آمده است: ” زود باشد که تأیید کند خدا این دین را به گروههایی که هیچ بهره ای از دین ندارند.“ مؤلف این کتاب قد رت آنان را  قد رتی فوق بشری می داند و آنان را یک دسته از سرنشینان وصاحبان سفاین ناشناس پرنده معرفی می کند

برگرفته از ddddd12.blog.ir